سلام
امروز به حسب اتفاق گذرم به صحرای طبس افتاد و چون مصادف بود با سالگرد شکست عملیات دلتا در سال 59 (همان عملیات نظامی امریکایی ها در صحرای طبس و شکست مفتضحانه آنها)، مدتی را هر چند کوتاه در جمع مردمی بودم که برای گرامیداشت این واقعه تاریخی در مسجد شکر جمع شده بودند .
گزارش مراسم که بطور جامع و کامل بر روی خبرگزاری ها قرار گرفت ، سخنران اصلی برنامه سردار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران بودند که مطالب ارزنده ای را بیان نمودند که از ذکر آنها میگذرم. ولی من بیشتر محو حواشی کار بودم.
حضور اقشار مختلف مردم در این مراسم ،
حضور برخی ازمقامات کشوری و لشکری و مسئولین استان یزد
حضور وابستگان نظامی سفارتخانه های کشور های خارجی در ایران
نمایشگاه عکس از لاشه هواپیما ، هلی کوپتر، و سربازان امریکایی متجاوز به خاک کشورمان
وزش باد و حرکت ریگهای روان که چشم حضار را آزار می داد.
جنب و جوشی که در این بیابان بی آب و علف حاکم بود.
ماکت هلی کوپتر ها و هواپیمای بدون سرنشین (پهپاد)امریکایی RQ-170
پشت مسجد شکر در محوطه ای محصور، دو فروند ازهلکوپترهای امریکایی دقیقا به شکل و اندازه واقعی شبیه سازی شده و در کنار آنها ماکت زیبایی از هواپیمای RQ-170 قرار داشت و مردم از پشت فنسها ماکتها را تماشا می کردند.
توسط یکی از دوستان که خود از مهندسان طراح و سازندگان ماکت ها بود از نزدیک با چند و چون ساخت آنها مطلع شدم و مثل ندید بدید ها در کنار ماکتها عکس یادگاری هم گرفتم!(البته واقعا هم ندیده بودیم).
چند لحظه بعد سروکله وابستگان نظامی کشورهای خارجی نیز پیدا شد بلافاصله برای این میهمانان درب محوطه را بازکردند. آنها به محض ورود ابتدا به سمت ماکت RQ-170 رفته و با آن شروع به گرفتن عکسهای یادگاری با ژستهای مختلف کردند!!!! این صحنه برایم جالب و سوال برانگیز بود.
مگر چه شده بود ؟
آنها هم مثل ما ندید بدید بودند؟!
یا RQ-170 برای آنها انقدر مهم بود؟
یا شکار RQ-170 برایشان مهم بود؟
به هرحال هر چه بود آنها عکسهایشان گرفتند و رفتند!
و ما ماندیم و احساس غرور و افتخار!
بیگانگانی که باید از حوادث تاریخ ما درس بگیرند که میگیرند
و ما نیز به سادگی از کنار آنها میگذریم،
شاید، زمانی بیدار شویم که دیگر دیر شده باشد.